مقاله گیلان

ساخت وبلاگ

امکانات وب

 

گيلان و ساختار اجتماعي سه گانه

گيلان زمين مهد تمدّن و فرهنگ، اجماع طراوت و زيبايي و شكوه صُنع خداونديست. از سواحل زيباي خزر و ماسه زارهاي گرم و نرم آغاز شده و به جلگه های حاصل خيز و شاليزارهاي سرسبز مي پيوندد تا حريم باغ هاي چاي و مركبات کوهپایه ای را طي كرده و پا به جنگل بگذارد . درختان تنومند و سر به فلك كشيده كم كم راه را براي مراتع و كشتزارهاي بالادست باز مي كنند و سرانجام در دل كوهستان سرسخت و مقاوم به انجام مي رسد.

در اين سير صعودي با سه منطقه ي «جلگه» ، «كوهپايه» و «كوهستان » مواجه مي شويم. که مردم هر منطقه نامی خاص دارند.  به مردمان جلگه نشين «گيل» ، كوهپايه اي «گالش» و كوهستاني «كلايي» يا ييلاقي گفته مي شود، كه هركدام از اين نواحي داراي فرهنگ ، آداب و رسوم ، گويش و لهجه ، معيشت ،  نوع پوشش ، ساختمان و در كل وضعيت اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي خاصّي هستند که جای بررسی و تحقیق دارد . ما در اين خلاصه قصد داريم به شرح مختصري از اين مناطق بپردازيم تا شايد آغازي باشد براي محققان ، نويسندگان و شاعران و فرهنگ دوستان كه توجه بيشتري بدين امر داشته باشند.

1-     جلگه «گيل»: به مردم جلگه نشين ، از قديم الايّام «گيل» و اين ناحيه را «گيلان» مي نامند. واژه گيلان در لغت به جاي مملو از   «گِل و لاي» معنا شده و اين نام به خاطر وجود زمين هاي نرم و باتلاقي آن بوده كه مناسب كاشت «بج» ، «برنج» و يا همان «شالي» است.

مردم گيلان به «گيلكي» صحبت مي كنند . اين زبان یا گویش داراي ساختار زبانشناسي و دستوری خاصي است كه شرح آن مجالي ديگر مي طلبد.

شغل مردمان اين ناحيه بيشتر شالي كاري ، باغ داري ، پرورش نوغان (كرم ابريشم) بوده كه در مناطقي هم كشت ني شكر ، كنف ، بادام زميني و ... رواج داشته و دارد . در سواحل دريا و رودخانه ها ماهي گيري و در تالابها شکار پرندگان ، نيز كمك خرجي براي خانواده به حساب مي آید.

از لحاظ معماری و ساختمان ، خانه هاي جلگه اي بيشتر از چوب و كاهگِل ساخته مي شد كه سقفي پوشيده از «گالي» و «كلوش» داشتند و با گذشت زمان « سفال» و « سيمكا» (حلب) جايگزين گرديده است .( سيمكا به مانند سماور و سيتكا (چراغ زنبوري) واژه اي روسي مي باشد.) پوشش مردان شلوار و پيراهن پارچه اي نازك و كلاه نمدي بوده و زنان نيز لباس هاي بلند و چين دار «تومان پيرهن» با رنگ هاي شاد و زيبا به تن داشتند كه امروزه به لباس قاسم آبادي مشهور و معروف است.

با توجه به باتلاقي بودن زمين و كار كشاورزي، پاي افزارهاي خاصي در اين منطقه مرسوم بود : الف: «چموش» كه پاپوش غالب نواحي گيلان به شمار مي رفت .  ب: «گولوش» يا «گالش» كه به كفش هاي لاستيكي گفته مي شود . ج: «بوت» يا چكمه كه باز از جنس لاستيك است و تا ساق پا را مي پوشاند. د: «رزين چكمه» كه جنسي رزيني دارد و تا بالاي زانو مي رسد. ه: «كيله كَش» كه ارتفاع آن تا بالاي ران بوده و با قلابي به كمربند بسته مي شود. و: «پوكه» كه بيشتر جهت ماهيگيري به كار مي رود و تا قفسه سينه ارتفاع دارد.

 دست ابزارهاي مردم با توجه به شالي كاري داز(داس. که برای بریدن شاخ و برگ درختان استفاده می شود و دست ابزار غالب مردم گیلان است)،داره(مخصوص برداشت برنج که تیغه اره مانند دارد) پارو(از جنس آهن یا چوب با تیغه آهنی می باشد که بیشتر کارهای زمین زراعی با آن انجام می شود) ، گرباز(چوبی و دارای تیغه محکم آهنی بوده که برای کندن زمینهای سخت به کار می رود)، بولو(تیغه ای آهنی و کج دارد و برای زیر رو کردن زمین و آماده نمودن خاک به جهت کشت استفاده می گردد)، كَلَند(مانند بولو بوده با این تفاوت که برای زمین های سخت و سفت به کار می رود) . تبر (تئور)، اره  ، دوکش اره ، و ... بوده است.

به جهت جلگه اي و هموار بودن اين نواحي و عبور و مرور بيشتر ، مردمان گیل نسبت به ساير اقوام ، امكانات رفاهي بهتري داشتند  كه همين امر موجب سیل مهاجرت مردم  از ديگر مناطق به نواحی جلگه ای  مي شود.

2-    كوهپايه «گالش»: به كوهپايه نشينان گيلان «گالش» گفته می شود . گالش يا گاولَش به معناي گاودار يا بهتر بگوييم دامدار است . اين مردم در مناطق جنگلي زندگي  مي كنند و پرورش گاو ، «گوسوند» (گوسفند) و بوز (بُز) ، معيشت آنان را تأمين  مي نماید. حركت مداوم در محيط جنگلي و شيب دار و تغذيه از بهترين و سالم ترين مواد غذايي ، يعني لبنيات ، از آنها مردماني قوي و چابك ساخته است. از نظر پوشش ، البسه مورد استفاده گالش ها نسبت به گيل ها، كوتاه تر و جمع و جورتر است تا رفت و آمد و حرکت  از لا به لاي درختان جنگل و بوته ها راحت تر باشد.

معماری خانه ها در مناطق گالش نشین در قدیم شیوه ای خاص داشته و دارد . جنس غالب ساختمان ها از چوب هاي جنگلي و تنه هاي درخت است که لاي آنها را با خزه های جنگلی و درختي «دار چَچ» می پوشانند كه در اصطلاح محلي «وَرجيني خونه» گفته مي شد. سقف خانه های  این منطقه «لَت پوش»  بوده و هست . لَت به تخته هايي با عرض 30 تا 40 و طول 50 تا 70 سانتيمتر گفته مي شد كه آنها را با نظم خاصي در كنار هم مي چيدند به طوري كه آب باران را به سمت پايين هدايت كند. این شیوه معماری بسیار جالب و مشخصات خاص خود را دارد که جای تحقیق و بررسی دارد.

به جهت سر و كار داشتن با چوب و درخت ، دست ابزارهای خاصی هم مورد استفاده قرار می گیرد . داز (داس)، تئور (تبر)، تيشه مخصوص چوب، ارّه (كه خود به چند نوع دس ارّه ، كمان ارّه و دوكش ارّه( ارّه دو نفره) تقسيم مي شد) دست ابزارهای متداول است که امروزه انواع اره های برقی و موتوری جایگزین شده است . همین امر باعث شده مردان این نواحی در  نجّاری زبانزد همه باشند.

زبان یا گویش گالشي از جهت اصطلاحات ، واژگان و ساختار زبانی داراي اهميت بسيار است، و ردّ پاي افسانه ها و اسطوره ها و داستان هاي جالبي در آن ديده مي شود كه از اين جمله مي توان به «سيا گالش» ، «يلنگ»، «رعنا»، «زرنگيس» و... اشاره كرد.

3-    كوهستان «كلايي»: ساكنان مناطق ييلاقي گيلان را «كلايي» مي ناميدند. كلا در لغت به معني زمين سخت و سنگلاخ است كه با محيط كوهستان همخواني دارد. گندم ، جو ، چوروم (ارزن)، گل گاوزبان ، فندق و گردو از محصولات عمده اين منطقه مي باشد.

با توجه به محيط ، خانه ها بيشتر از سنگ و چوب ساخته مي شد و سقف ها هم مثل كوهپايه لَت پوش بوده که امروزه حلبی (سیمکا) شده است.

لباسهاي نمدي و ضخيم، همراه «پشم جوراب» و شال و كلاه ، از مردم این منطقه در برابر سرمای سخت زمستان حفاظت مي كند و تابستانی معتدل و دلچسب دارد. در زمستان به خاطر بارش برفهاي سنگين، ارتباط اين نواحي با ساير مناطق قطع شده و به همين خاطر قبل از رسيدن فصل سرما ، آنها آذوقه و هيمه (هيزم) مورد نياز خود را جمع آوری و ذخيره مي كنند ، براي اين كار با بار گردو و فندق و... به گيلان مي آمدند و برنج ، آرد ، قند و چاي ، روغن، البسه و ... بر مي گردند.

محيط سرسخت كوهستان با فراز و نشیب فراوان از آنها مردماني قوي و تنومند ساخته و همين امر در دوره هايي موجب نفوذشان در بين جنگاوران و سربازان شده است كه ديلميان نمونه بارز اين ادعاست . تا جايي كه در ادبيات فارسي «ديلم» به مفهوم سرباز و نگهبان به كار مي رود. در چند دهه اخير بيشتر مردان ييلاقي جهت كار و كسب روزي، روانه جنگل هاي مازندران شده و در كارگاه هاي چوب بري مشغول کار می باشند و همین امر موجب کاهش جمعیت این نواحی شده و سیل مهاجرت به مناطق جلگه ای را به همراه دارد.

نكته جالبي كه بيان آن خالي از لطف نيست ، نوعي رابطه و همكاري بين گيل ها و كلايي ها ، در نگهداري و استفاده مشترك از «ورزه يا ورزا»(گاو نري كه جهت شخم زدن زمين به كار گرفته مي شد) بوده است ، به نوعي كه هر خانواده گيل با يگ خانوار ييلاقي  ، ورزايي (گاو نر) مشترک داشتند که در اصطلاح محلي به هم « نيماكه يا نيماكا»  مي گفتند كه  به معني نيمه يار يا صاحب نيمي از ورزا می باشد. این گاو نر در فصل کار هر منطقه در اختیار یک نیماکه بوده است . در موقع شخم زدن مزارع شالی در اختیار گیلکان بوده و پس از اتمام کار و شروع کار کلایی ها به آنان سپرده می شد. اين نوع همداشتي موجب ارتباط بيشتر و رفت و آمد و دوستی بين آنها شده و گاه به ازدواج فرزندان می انجامید که به طبع در تبادل فرهنگ و آداب و رسوم نیزمؤثر بوده است.

 

پس گيلان سه منطقه جلگه «گيل» ، كوهپايه «گالش» و كوهستان «كلايي» داشته و دارد و هركدام  از آنها در كنار مشتركات ، تفاوت هايي هم داشتند كه جاي بررسي و تحقيق گسترده دارد. براي مشاهده اجمالي اين مناطق مي توان به موزه ميراث روستايي گيلان ، واقع در سراوان ، روبروي پليس راه رشت قزوین مراجعه نمود، كه جا دارد در اينجا از مسئولين ميراث فرهنگي گيلان قدرداني به عمل آید.

اگر دقت كنيد ، اين نگاشته ، ساختاري از هم گسيخته دارد و بسياري از مطالب ناقص بيان شده است ، اين كار عمداً صورت گرفته تا شايد ،  محققي ، نويسنده اي، اديبي ، فرهنگ دوستي ، از جهت انتقاد و ردّ گفته هاي نگارنده هم شده، دست به قلم شود و كاري دقيق و كامل در اين باره انجام دهد.

درآخر بايد گفت ،فرهنگ و زبان یا گویش گيلكي به مانند بسیاری از گویشهای مردم ایران ، با همه لطافت و زيبايي ، در شُرف نابودي است . اينجانب عاجزانه از مردم، به ويژه اهل قلم تقاضا دارم كه توجه بيشتري به اين امر داشته باشند، چون با اين وضع ، پس از گذشت سالياني كمتر از عدد انگشتان دست ، اينگونه فرهنگها و گویشها را فقط بايد در كتابها جُست كه اميدوارم چشممان آن روز را مبيناد.

                                                           سيامك سليماني روشن

 

 

 

 

 

 

 

کال گب...
ما را در سایت کال گب دنبال می کنید

برچسب : مقاله گیلان,مقاله درباره گیلان,مقاله اقلیم گیلان,مقاله در مورد گیلان,مقاله صنایع دستی گیلان,مقاله استان گیلان,مقاله گردشگری گیلان,مقاله دانشگاه گیلان,مقاله معماری گیلان,مقاله فرهنگ گیلان, نویسنده : dsiamakroushan6 بازدید : 106 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:41