کال گب

ساخت وبلاگ

امکانات وب

هیچ ملّت ، مثل ایرانی جماعت ، شاد نیست مرز و بومی مثل  اینجا - شکرحق- آباد نیست   مهربان و با محبت  ، در صفا و سادگی دزد نه ، نامرد نه ، کلّاش نه ، شیّاد نیست   گر دَغل بازان ، دَکل خوردند ، نوشِ جانشان ول کن، اصلا  ارزش آن حدّ استرداد نیست   صد هزاران بیشتر بُردند و بانگی برنخاست بحث چندرغاز را آخر مجال داد نیست   از چه تهمت می زنی باک از هوا پُر می شود؟ پمپ بنزین است، می بینی که، پمپ باد نیست   با تعجب لیست را می‏خواند شخصی، زیر لب با خودش می‏گفت: ای آقا ، چرا حداد نیست؟   یک نفر پرسید در تقویم  ، تعطیلی چرا - در شهادت تا بخواهی هست و در میلاد نیست؟   صبح کال گب...ادامه مطلب
ما را در سایت کال گب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dsiamakroushan6 بازدید : 117 تاريخ : چهارشنبه 10 آذر 1400 ساعت: 2:54

  گيلان و ساختار اجتماعي سه گانه گيلان زمين مهد تمدّن و فرهنگ، اجماع طراوت و زيبايي و شكوه صُنع خداونديست. از سواحل زيباي خزر و ماسه زارهاي گرم و نرم آغاز شده و به جلگه های حاصل خيز و شاليزارهاي سرسبز مي پيوندد تا حريم باغ هاي چاي و مركبات کوهپایه ای را طي كرده و پا به جنگل بگذارد . درختان تنومند و سر به فلك كشيده كم كم راه را براي مراتع و كشتزارهاي بالادست باز مي كنند و سرانجام در دل كوهستان سرسخت و مقاوم به انجام مي رسد. در اين سير صعودي با سه منطقه ي «جلگه» ، «كوهپايه» و «كوهستان » مواجه مي شويم. که مردم هر منطقه نامی خاص دارند.  به مردمان جلگه نشين «گيل کال گب...ادامه مطلب
ما را در سایت کال گب دنبال می کنید

برچسب : مقاله گیلان,مقاله درباره گیلان,مقاله اقلیم گیلان,مقاله در مورد گیلان,مقاله صنایع دستی گیلان,مقاله استان گیلان,مقاله گردشگری گیلان,مقاله دانشگاه گیلان,مقاله معماری گیلان,مقاله فرهنگ گیلان, نویسنده : dsiamakroushan6 بازدید : 105 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:41

  تنها ترینم ، همدم تنهایی ام باش تا اندکی تنهای تنها جان بگیرد بگذار با عطر حضورت آسمانم بغضش تَرَک بردارد و باران بگیرد بگذار تا این التهاب موج و دریا آرامشم را با کمی توفان بگیرد گرمای آغوش تو تنها می تواند روح مرا از فصل یخبندان بگیرد تنها منم ، تنها تویی ، اما خدا هست تا پنج کفر از پنجه ی  شیطان بگیرد تقدیر این بوده است و از آن چاره ای نیست تا پیکرم این درد بی درمان بگیرد مانند بادی بی سر و سامانم ای دوست ای کاش سر گردانیم پایان بگیرد.سیامک روشن کال گب...ادامه مطلب
ما را در سایت کال گب دنبال می کنید

برچسب : غزل 9 دیوان حافظ,غزل 94 حافظ,غزل 9 حافظ,غزل 90 حافظ,غزل 91 حافظ,غزل 92,غزل 95 حافظ,غزل 96 حافظ,غزل 98 حافظ,غزل 93 حافظ, نویسنده : dsiamakroushan6 بازدید : 145 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:41

اضطراب اين خيابان‏ها  اسير اضطرابم مي‏ كند با چراغ قرمزش دارد جوابم مي‏ كند بايد از پس كوچه ها راهي به ميدان وا كنم بوق هاي مُمتد اينجا خرابم مي‏ كند كلّ مترو قدر يك سوزن برايم جا نداشت خط واحد هم سوار پاركابم مي‏ كند از ترافيك و شلوغي خيابان بگذريم آفتاب نامروّت هم كبابم مي‏ كند كوه يخ باشم اگر از خطّه‏ ي قطب شمال هُرم خورشيد جنوبي زود آبم مي‏ كند شهر سبزم از « بفرماييد آقا»ها پُر است صاحب بقّالي اينجا « هوي» خطابم مي ‏كند روي پيشاني من چيزي نوشته؟ پس چرا  هر دغل باز كلك هالو حسابم مي‏ كند؟ زود برگردم كه كفر شهر شيطان واره ‏ها دارد آخر منكر « امّ کال گب...ادامه مطلب
ما را در سایت کال گب دنبال می کنید

برچسب : غزل 12 حافظ,غزل 123 حافظ,غزل 125 حافظ,غزل 121 حافظ,غزل 122 حافظ,غزل 128 حافظ,غزل 120 حافظ,غزل 129 حافظ,غزل 126,غزل 125, نویسنده : dsiamakroushan6 بازدید : 134 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:41

  دهاتي   آهاي آهاي ، مردم كوچه بازار آهاي آهاي آدماي دل آزار شما كه كلّه تون تو لاك تونه بالاي شهر خاك و پلاك تونه با شماهام كه پشت ميز نشستينتوي اتاق ترتميز نشستين با اونايي كه اسمشون رئيسه را رفتناشون پُرِ فيس و پيسه اون كه داره ماشين آنچناني هر جا مي‏ره ، مي‏گن اومد فلاني همّه براش دس به سينه واميستنبا دل پُر خشم وكينه واميستن با اونايي كه معرفت ندارند از اين جور حرفا هيچ صفت ندارند با اونا كه دلاشون عين سنگه تو تنشون لباس رنگ وارنگه با اونا كه بالاي برج مي‏شيننمنتظر آخر برج مي‏شينن اون كه پولش از پارو مي‏ره بالا حرف وحديثش شده ارز و كالا آره من کال گب...ادامه مطلب
ما را در سایت کال گب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dsiamakroushan6 بازدید : 124 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 21:41